سینمای اجتماعی لاغر با چاشنی خنده/ قصه تلخ قاچاق فیلمها از «برادران لیلا» تا «شب، داخلی، دیوار»
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۹۱۵۸
صدف فاطمی: برای همین است که آدمها سینما را دوست دارند، پیاش را میگیرند و دل میدهند به قصههایش. سالی که گذشت، سال پُرقصهای بود. فیلمهای زیادی بر سر زبانها افتادند. هر چند خیلی از آنها پیش از آنکه شانس دیده شدن پیدا کنند قاچاق شدند و کلا برای همیشه در صف اکران ماندند. اتفاق تلخی که هیچگاه برای دوستداران سینما عادی نمیشود و هر بار زخم و ضربهای تازه به بدنه سینمای اجتماعیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصه تلخ قاچاق فیلمهای اجتماعی در سال قبلتر از «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی شروع شد. بعد از آن رسید به «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی، «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی، «خط فرضی» به کارگردانی فرنوش صمدی، «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، «بیرویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری، «اورکا» به کارگردانی سحر مصیبی، و آخر هم که «شب، داخلی، دیوار» به کارگردانی وحید جلیلوند.
محمد احمدی، عضو اتحادیه تهیهکنندگان و دبیر کارگروه قاچاق فیلم در گفتگو با خبرآنلاین گفت:« معلوم نیست فیلمها از چه منبعی لو میروند و برای پیگیری نسخه لو رفته فیلمها حتی تلگرام هم جوابمان را نمیدهد.»
بعد از قاچاق «شب، داخلی، دیوار» بود که محمدرضا لطفی، کارگردان و منتقد سینما نوشت:«یک فیلم دیگر متعلق به جریان سینمای اجتماعی قاچاق شد و به جای نمایش روی پرده سینما، روانه اینترنت شد.» بعد هم تأکید کرد که «باور کنیم اکران فیلمهای سینمای اجتماعی، حتی از جنس اعتراضیاند نه تنها تبعات منفی ندارد، که باعث اعتماد مخاطب هم میشود و رونق سینما را واقعی و دو چندان میکند.» سینمای اجتماعی در حالی روز به روز لاغرتر میشود که سینمای کمدی به قوت خود باقیست و خط برنمیدارد و همچنان فیلمهای کمدی پرفروشترینها را به خود اختصاص میدهند. طبعا که حق هیچ فیلمی با هر ژانری قاچاق نیست، اما وقتی این بداقبالی دم خانه فیلمهای اجتماعی مینشیند و به جای نمایش روی پرده و بازتابی که برای مخاطبها میتواند داشته باشد، راهی اینترنت میشود، قلب طرفداران فیلم و سینما مچاله میشود و آنوقت است که میشود گفت یک سینمای اجتماعی لاغر با چاشنی خنده داریم. بهرحال که این قصه تلخ سال گذشته بیخ گلوی فیلمهای زیادی را گرفت و سینمای ایران شانس پخش بسیاری از فیلمهای اجتماعی با سوژههای مهم را از دست داد. اما بین فیلمهایی که شانس اکران داشتند و سال قبل راهی پرده سینما شدند، تعدادی بودند که بیشتر از همه از طرف مخاطبها مقبول واقع شدند. در ادامه مروری بر فیلمهای پرمخاطب سال گذشته داریم؛ با این توضیح که نگارنده هیچ ترتیب و آدابی نجوییده و صرفا از لیست پرفروشترین فیلمهای اکران شده در سال قبل، پنج فیلم زیر را فارغ از تاریخ اکران و ترتیبشان، معرفی کرده است.
فسیل؛ پرچمدار خندههای بلندفیلم کمدی درام «فسیل» به کارگردانی کریم امینی و نویسندگی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان روزهای آخر اسفند سال ۱۴۰۱ بود که اکران شد. بهرام افشاری، هادی کاظمی، ایمان صفا و الناز حبیبی از جمله بازیگران این فیلم بودند که توانستند با ترکیب برندهشان مخاطبهای زیادی را به سینما بکشانند. «فسیل» در زمان اکرانش گیشه را حسابی در دست گرفت و با جذب بیش از ۷میلیون و۴۸۴هزار مخاطب، پربینندهترین فیلم کمدی تاریخ سینمای ایران در سال اول اکران شد. «فسیل» علاوه بر خندههای بلند و صفهای طولانی مخاطبها، حواشی زیادی هم داشت. منتقدان کیهان فیلم را به دلیل نفوذ غرب و شبیه بودن به ژانر فیلمفارسی قبل از انقلاب ۵۷ نقدهایی را روانه کردند. منتقد شبکه چهارم هم دربارهی فروش بسیار بالای فیلم گفت:« اگر تماشاگر نخواهد فسیل را ببیند، به دیدن کدام فیلم برود که توهین به مخاطب نباشد؟»
سه کام حبس؛ تلخیِ بیپایان«سه کام حبس» که اکران شد، خیلیها دربارهاش نوشتند «ساختهی متفاوت سامان سالور که شاید ارزشمندترین فیلم کارنامه کارگردانی او هم باشد.» وجود بازیگران درجه یکی مانند محسن تنابنده و پریناز ایزدیار در کنار سمیرا حسنپور، متین ستوده و مریم بوبانی ترکیب برندهای بود که خیلی نمره قابل قبولی میگرفت. فیلمنامه به شدت اجتماعی که انبوهی از مشکلات ریز و درشت را کنار هم ردیف و دغدغههای زیادی را عنوان میکرد. هر چند خیلیها از تلخی بیش از اندازه قصه «سه کام حبس» به ستوه آمدند و نوشتند این میزان سیاهی هم دیگر آزاردهنده و اغراقشده است اما عده دیگری هم بودند که گفتند چرا باید همیشه عادت کنیم خاک را بریزیم زیر فرش؟ به اندازه یک فیلم هم که شده با این واقعیت روبهرو شویم که آدمها و زندگیها همین اندازه گاهی میتوانند تلخ باشند و این تلخی بیپایان زیر پوست این شهر دامنها گرفته. بهرحال که به اعتقاد خیلیها «سه کام حبس» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی سامان سالور، فیلم شریفیست و از سوژهای حرف میزند که خیلیها حتی جرات پرداختن به آن را هم ندارند.
بچه زرنگ؛ ماجرای یک قلاده ببرفیلم «بچه زرنگ» به کارگردانی بهنود نکویی، هادی محمودیان و محمد جواد جنتی، انیمیشن بلند ایرانیست که در چهلویکامین دوره جشنواره فیلم فجر برای اولین بار اکران شد و سیمرغ بلورین ویژه هیات داوران را هم با خود به خانه بُرد. «بچه زرنگ» که به سینما آمد، خیلیها راهی سینما شدند. شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که یک فیلم کودک در جریان سینما بتواند مخاطبها را به سمت خود بکشاند و وارد میدان رقابت شود. اما «بچه زرنگ» از این حرفها زرنگتر بود. قصه «بچه زرنگ» قصه یک سفر خانوادگی به جنگل ابر آغاز میشود و پسر کوچک خانواده که نامش محسن است و خود را یک ابرقهرمان میداند با یک قلاده ببر آشنا میشود. آشنایی با ببر مازندران که از گونههای منقرض شده است، آغاز قصهای میشود که ماجراهای زیادی را رقم میزند.
شهر هرت؛ یک کمدی عامهپسندفیلم کمدی اجتماعی «شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی و نویسندگی مهدی محمدنژادیان و پدرام کریمی طبق اعلام «سمفا» چهارمین فیلم پرفروش سال گذشته بوده. داستان فیلم قصه زندگی یک خواهر و برادر را روایت میکند که خرج خود را از سرکیسه کردن خانوادههای پولدار در میآورند و در این مسیر سر از ماجرای عجیبی در میآورند. پژمان جمشیدی، شبنم مقدمی، بابک کریمی سه بازیگر نقش اصلی «شهر هرت» هستند و امینی که فیلم پرفروش «فسیل» را هم در کارنامه سال قبل خود دارد، با «شهر هرت» به تهیهکنندگی حسین فرحبخش موفق شد باز هم مخاطبها را پای گیشه بکشاند. یکی از اتفاقهای ویژه «شهر هرت» که سروصدای زیادی به پا کرد حضور عباس قادری، خواننده قدیمی در این فیلم است که این اتفاق برای اولین بار بعد از انقلاب رخ داده. چند هفته بعد از اکران «شهر هرت» خیلیها دربارهش نوشتند «این یک کمدی ساده و عامهپسند است که خلاقیت را چاشنی داستانش کرده و مخاطب را به راحتی میخنداند.»
ویلای ساحلی؛ برای تکیهکلامهایی که تکرار شدندبدونتعارف چیزی که مخاطب را دعوت میکند که پای «ویلای ساحلی» بنشیند، بدونشک اسم کیانوش عیاری در کنار بازیگرانی مانند رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامینفر است. اینها ثابت کردهاند که زبان طنز را میفهمند و چه کسی بهتر از این سه نفر میتوانند در یک فیلم کمدی ایفای نقش کنند و آن فیلم مخاطب را پای گیشه نکشاند. «ویلای ساحلی» اما حتما فیلم کاملی نیست. عیاری آن دقت و حساسیت همیشگیاش را به خرج نداده و حتی در مواردی مشکل فنی و تدوین هم اضافه شده است. بعد از اکران «ویلای ساحلی» خیلیها نوشتند که این فیلم اصلا در دسته کمدی نمیگنجد چرا که حتی دیالوگهای بامزهای هم ندارد اما بسیاری دیگر هم بودند که دوستش داشتند و پایش خندیدند. تکیهکلامهایش را تکرار کردند و با یاد و خاطره «پاییتخت» و ترکیب نفی و ارسطو خندیدند. هر چند به لحاظ استفاده از گویش و لهجه مازندرانی هنوز هیچ نمایشی به اندازه «پاییتخت» فیت در نیامده اما بهرحال که «ویلای ساحلی» طبق آمار فروش قابل قبولی داشته و توانسته مخاطبهای زیادی را جذب خود کند.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1890443منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران فروش سینمای ایران کیانوش عیاری سینمای اجتماعی ویلای ساحلی سه کام حبس فیلم کمدی مخاطب ها بچه زرنگ اکران شد یک فیلم فیلم ها شهر هرت سال قبل خیلی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۹۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مست عشق» فیلم قابل قبولی نیست/ فروش بالا نمیتواند دلیل بر کامل بودن یک اثر باشد
فیلم سینمایی «مست عشق» به نویسندگی و کارگردانی حسن فتحی محصول مشترک ایران و ترکیه است که به رابطه مولانا با شمس تبریزی پرداخته و تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، عشق او به خدا را به تصویر کشیده است. پارسا فیروزفر، شهاب حسینی، حسام منظور، هانده آرچل، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«مست عشق» درگیر ظاهرسازی شده است
رضا منتظری کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم سینمایی مست عشق کاری از حسن فتحی صحبت کرد و گفت: موضاعات عرفانی و تاریخی به دلیل سایه سنگین معناییای که دارند در چنبره فرمول های درام نویسی خیلی دشوار و سخت میتوانند به تصویر کشیده شوند؛ به همین دلیل اغلب فیلمهایی که در این حوزه شاهد آنها هستیم یا معناگراهای سطحینگر هستند یا فقط شاهد یک سری ظاهر سازی و زرق و برقهای تاریخی در طراحی صحنه ، لباس یا جلوههای ویژه هستیم.
وی ادامه داد: از این رو مهم ترین مسئله و معضل « مست عشق» این است که بیش از مقوله مهم درام پردازی و فیلمنامه نویسی درگیر ظاهر سازی شده است. این فیلم سینمایی درگیر این است که طراحی صحنه، لباس با شکوه و هنروران فراوانی داشته باشد؛ اما در سطحی ترین اتفاقات ممکن لنگ است یعنی برای مثال دوبله فوقالعاده ضعیفی دارد و نمیتواند مخاطب را جذب خود کند.
این منتقد سینما افزود: در «مست عشق» جلوههای بصری فاجعه است و من مانده ام چنین فیلمی که برایش هزینه شده و خارج از کشور تولید شده است چطور به جلوههای بصری توجه نداشته است که این یک موضوع بسیار بسیار عجیب است.
وی تصریح کرد: شما فرض کنید یک ساعت از فیلم گذشته اما هنوز درام شکل نگرفته است و مخاطب متوجه نمیشود که قرار است چه داستانی را دنبال کند و نمیداند داستان مرگ شمس را دنبال کند یا داستان عشق علاءالدین به دختر مولانا و یا قصه زندگی مولانا را دريابد. تنها یک روایت کلاسیک و خطی میتوانست کمک شایانی به روند فیلم و ارتباط گیری مخاطب با اثر کند اما آنقدر فیلمنامه ناقص بود که با فلش بکهای پی در پی و آمدن به زمان حال نمیتواند مخاطب را جذب کند.
فکر نمیکردم «مست عشق» دچار پراکنده گویی باشد
منتظری منتقد سینما گفت: همچنین یک نکتهای که دوست دارم بگویم این است که از مسائلی که باعث شد خود من به سینما بروم و وقت بگذارم این بود که فکر میکردم حسن فتحی با توجه به آثار خوبی که در کارنامه هنری اش دارد، یک درام پرداز متبحری است؛ فکر نمیکردم چنین اثری را ببنیم که اینقدر دچار پراکنده گویی باشد.
وی درباره آمار گیشه و جذب مخاطبان ادامه داد: من فکر میکنم اگر بخواهیم به دلایل جذب مخاطب اشاره کنیم و بگوییم چرا این فیلم پر فروش شده است، چند مسئله داریم. یک اینکه داستان شمس و مولاناست، اصولا اساتید و بزرگان ادبی و مفاخر فرهنگی، هنری، نظامی و سیاسی مورد توجه هستند و مخاطب خاص خود را دارند و برای مردم جالب است که داستان شمس و مولانا را ببینند. مورد بعدی اینکه کسانی مانند پارسا پیروزفر و شهاب حسینی قاعدتا هنوز برای بخشی از جامعه اهمیت دارند و بخشی از مخاطبان برای این افراد به سینما میروند. ضمنا هفت نفر از بازیگران مست عشق ترک هستند و سریالهای ترکی فارسی زبان توانسته بخشی از مردم را علاقهمند به سریالهای ترکی کند و مردم علاقه مند باشند که بروند چنین اثری را از پرده سینما ببنید. چهارمین نکته این است که مردم سابقه خوبی از کارهای تاریخی آقای فتحی دارند و این باعث میشود که مردم این اثر را خارق العاده ببنیند و به تماشای آن بنشینند. نکته مهم بعدی این است که تولید مشترک با دیگر کشورها که اصولا از نظر فرهنگی نزدیک به هم هستیم، همیشه میتواند جذاب باشد.
این منتقد افزود: همه این موارد که ذکر کردم توانسته است دست به دست هم بدهد و فیلم را پرفروش کند اما این پرفروش شدن فیلم اصلا مهم نیست زیرا مدتها است که سینمای ایران به طور بیمارگونه ای اسیر عدد و رقم و فروش شده است و این به این دلیل است که یک سری از مدیران فرهنگی خواسته اند یکی سری آمار را ارائه کنند و اوضاع و احوال سینمای را خوب نشان دهند. این درحالی است که اوضاع و احوال سینما فوقالعاده خراب است و فیلم سینمایی «مست عشق» ثابت میکند که هر فروش بالایی دلیل بر کامل بودن یک اثر نیست.
جسارت فیلمسازان برای به تصویر کشیدن زندگی بزرگان!
منتظری عنوان کرد: نکته مهم تری دارم که خیلی برایم اهمیت دارد و حقیقتا دلم میسوزد این است که این ظرفیتها و پتانسیلهای مهممان را از دست میدهیم و شما فرض کنید در جشنواره گذشته فیلم فجر دست بر روی بسیاری از بزرگان و مفاخر گذاشتیم و فیلمهای فوقالعاده دم دستی از آن عزیزان تولید کردیم و متاسفانه مست عشق نيز همین است و ظرفیت مهمی مانند شمس و مولانا به هدر میرود که هیچ حدی برایشان نمیتوان متصور شد. من نمیدانم فیلمسازان ما چطور به خودشان اجازه میدهند که سردستی بیایند زندگی بزرگان را به مبتذلترین و نگران کننده ترین شکل به تصویر بکشند و واقعا چه کسی، چه مسئول، چه نهاد و چه ارگانی باید جلوی چنین اتفاقی را بگیرد؟ به هرحال میتوانم در یک جمله بگویم که یک پول بسیار زیادی به هدر رفته و یک اثر بدون پروداکشن ساخته شده است که قطعا به هیچ عنوان نمیتواند در آثار تاریخی سینمای ایران به ماندگاری برسد.
وی بیان کرد: در رابطه با وقایع یا اتفاقات تاریخی مثلا همچنان جنگ نفتکش های محمد بزرگنیا را اسم میبریم و قطعا توفان شن جواد شمقدری در ذهنمان میآید اما واقعا مست عشق فیلمی نیست که یک دهه بعد کسی از آن فکت بیاورد و از آن به عنوان فیلمی یاد کند که در زمانی تولید و اکران شد.
این منتقد سینما افزود: یک اثر زمانی در ذهن میماند که یک داستان فوق العاده داشته باشد و یا کارگردانی قوی داشته باشد و یا بازیهای فوق العاده ای را ببینیم. برای مثال در این فیلم از اسم بهرام رادان استفاده شده است اما حقیقتا، واقعا و انصافا ما از این بازیگران بازیهای درخشان تری را دیدیم که مست عشق نمیتواند حتی در رتبه دهم چنین فیلمهایی جای بگیرد؛ حتی مست عشق در کارنامه خود آقای فتحی هم نمیتواند فیلم قابل تاملی محسوب شود. پس چطور میتوانیم توقع داشته باشیم که چنان فیلمی برای مخاطب ماندگار شود! نه چنین اثری تنها برای سرگرمی است. پیش از این مد بود که برای دیدن فیلمهای کمدی و خنده به سینما میرفتند اما اکنون اینگونه نیست. مست عشق نه در کارنامه هنری بازیگران و نه در کارنامه کاری کارگردانش اثر قابل قبولی نیست، پس نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که چنین کاری در ذهن مخاطب ماندگار شود.
دوبله «مست عشق» سطحی است
منتظری کارشناس سینما گفت: بخش عمده این فیلم بازیگران ترک زبان دارد اما دوبله این کار خیلی سطحی است. ما سریالهای ترکی با دوبلههای خوب داشتیم اما این دوبله به چهره و کلا بازی بازیگر نمینشیند و این موضوع غیر قابل باور است. نمیخواهم بگویم این فیلم آسیب است اما آسیب هم میتواند از دو منظر باشد؛ یک اینکه آن پتانسیل مهم مفاخر و بزرگان را زیر سوال میبرد و دوم اینکه مردم را بیشتر از فیلمهای تاریخی دور میکند که این خیلی بد است اما اینکه بخواهم بگویم این فیلم به سینمای ایران آسیب زد نه اینگونه نیست، زیرا آنقدر فیلمهای بد دیدیم که این اثر آنقدر هم بد نیست.
وی درباره مجوز فیلمنامه «مست عشق» و دیگر آثار بیان کرد: من واقعا برای شورای محترم فیلمنامه، شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش تاسف میخورم و متاسفم که نمیدانم واقعا به چه چیزی نظر میدهند؟ و آیا واقعا بحث ممیزی فیلمها برایشان مهم است؟ و آیا بخش کیفیت فیلمنامه ام برایشان مهم است که مجوزی که فیلمنامه میگیرد یک کار خوب و ارزشمندی باشد؟ واقعا دلم میخواهد یک روزی پاسخگو باشند و اساس مجوز دادنشان را برایمان بگویند و یک تجدید نظر بر روی رفتار شورای پروانه ساخت داشته باشیم و امیدوارم روی بحث کیفیت هم کار کنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر